به شرطها و شروطها
سلامی به گرمای دوباره ای که نرفته برگشت با افتخار از همین تریبون ،همین مکان،همین هر کجا اعلام میکنم که پروژه خداحافظ پوشک با موفقیت به اتمام رسید و دخترم دیگه جیشش کامل میگه هوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووورا و بازم از همینجا اعلام میکنم که به شرطها و شروطها این موفقیت بدست اوردو با دختری یه قرار گذاشتم هر بار که جیشش گفت اجازه بدم خودش جیشش بشوره بعد از اون آب بازی کنه حالا اگه جیشم نداشته باشه میگه جیش وقتی میرم میبینم خبری نیست با یه ناز و قمزه منو راضی میکنه که اجازه بدم اب بازی کنه منم تســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلیم میشم دخترم تو ۲۳ ماهگی خی...
بازی 36
امروز دوباره رفتیم سراغ انگ بازی(به قول دردونه) چه میشه کرد وقتی دردروه میره پای کمد وسایلش و مامان مامان کنان ازم میخواد برم تو اتاق روبه جعبه ی جادو میکنه و میگه باسی بعدی باسی بعدی خوب منم هیچی به فکرم نرسید دیگه گفتم چی بازی؟اونم انگ باسی انتخاب کرد اینم از انگ بازی پنبه زدیم سر چوب کبریت و دادیم دخترک نقاشی بکشه داخل ظرف سفید که کشید یعنی رنگا ر از صفحه پاک میکرد و طرحی خلق کرد ماهرخ با قلم موی مامان ساز بمانند شمع ابی سوز برخورد کرد و هی فوت به جونش کرد و بوسش کرد درنهایت همه ی رنگهای ظرف به دست و پاها منتقل شد و ما راهی حمام شدیـــــ...
شوک شبانه
دخترم دیشب منو حسابی غافلگیر کردی اول بگم که دیشب خوابای بدی میدیدی و مدام بیدار میشدی دو بار آب خواستی اما قسمت قشنگش اینجاس که ساعتای ۳ یا ۴ تو خواب گفتی مامان جیش دارم و منم به سرعت پلنگ بردمت دسشویی و تو هم راحت شدی خیلی خوشحالم که تو خوابم جیشت میگی دردونه ی خودمی الانم که دارم پست میزارم رو به من : مامااااااااااا پی .... داره منم مثل برق گرفته ها پریدم رو سرت که بدو بریم ههههههه میخندی و میگی بچم ....... داره ...
جمله وار3
اینا بیشتن=فندق بشکن موحکم سدم=محکم زدم بچه چوچولو=بچه کوچولو(رو به خرسی) درس تردم=درست کردم ببرپیشش=منو ببر پیشش(یاسین) انگ کدم= رنگ کردم بچش خوابه=بچم خوابیده(رو به خرسی) بود نزن=بوق نزن **** بود زدم=بوق زدم خوردنیه بیخور=بوخور خوردنیه(عدس خام) خانم خوشدل پاشووو صوبونه بیخورییم=خانم خوشگل پاشو صبحونه بوخوریم
اولین خواب ماهرخ
عزیزم امروز که مشغول کار بودم متوجه سکوت خونه شدم و دلم لرزید که الان یه صدا میاد یا با یه صحنه روبرو میشم و این سکوت منو یاد ارامش قبل از طوفان میندازه (وقتی همه چی ارومه یعنی شما داری یواشکی شیطونی میکنی) پاورچین دنبالت گشتم اومدم تو اتاق دیدم رو تخت خوابت برده بعد از سه ساعت خواب بعداظهر وقتی از خواب پاشدی دوون دوون اومدی پیشم و گفتی تسییییییدم تسیییییدم و پریدی بغل من ازت پرسیدم خواب دیدی ؟گفتی اره هااااااااااااااااااااااااا!!من یه چی گفتم اما شما خواب ببینی؟؟؟یادت بمونه!!!بخوای تعریف کنی!!!! ازت پرسیدم چی خواب دیدی؟ اول گفتی:گوباگه اومد دس من مش کدد ایججوری...
بدون شرح 3
دیالوگ2
من:ماهرخ خاله زهرا کو؟ ماهرخ:رفف من:کجا رفته؟ ماهرخ : رفته طهروو(تهران) ********************** امروز تو خیابون ماهزخ:ماماااااااااااااااااااااان من اس اینا مخام؟(چیپش . پفک و...) من:انا خوب نیس بد ماهرخ:اینا خوب نیس بد اوله (شکلات)خوبه بستنی خوبه ********************** ماهرخ:مامان بیاااااااااااا پاشششو کار دارم میریم سمت کمد لباسا ماهرخ:مامااااااا من دامن مخام من:دامن میخوای چیکار؟ ماهرخ:مخام برصصم(برقصم) وقتی دامن میپوشه گوشه هاش با ناز و سرانگشت میگیره میگه:عروس خانمم هی عروس خانمم هی و گاهی میگه:عروس خانم ماشاللا عروس خانم ماشاللا ...
بازی 35
وقتی ماهرخ مینوازد و مینوازد امروز رفتیم سراغ اسباب بازی های خاک خورده ماهرخ من اسباب بازی های ماهرخ واسه مدتی از دیدش دور میکنم و دوباره نشونش میدم که واسش تازگی داشته باشه ماهرخ وقتی چند ماهه بود خوب میزد میکوبیدااااااااااااااااااااااااااااا اما حالا خیلی رمانتیک ژست میگیره و اروم اروم واقعا مینوازه اینم چندتا وسیله از جنسای مختلف با سایزای مختلف که خودم از شنیدن صداشن تعجب کردم مثلا چه شباهتی بین صدای سنگ و شیشه یا پیاله پلاستیکی هست من نمیدونم اینجای قضیه یکم فان شد و با دختری خندیدیم خندیدیم به سازای عجیب روزگار ...
[عنوان ندارد]
نادانان به هر توهینی پاسخ میدهند ابلهان مجادله میکنند و فرزانگان خاموش می مانند
نویسنده :
مامان و ماهرخ جون🌜💛
1:15